فکر می کردم بزرگی !
12:00 AM روز ۱۳۹۱ بيست و پنجم اسفند؛ نوشته شده توسط: SOBHANTOTo3
فکر می کردم بزرگی ، چه غریب
امروز بیقرارانه بزرگ بودنت را به رخ می کشی
الان که هیچ چیز ندارم ؛
به جز آغوش گرم ساز غمگینم
تو ملودی نفرتی بودی که میان نتهای سمفونی عاشقی بهار
ساز مرا نا امید کردی
تو خودت هم شکست خوردی ،
من تمام لحظه هایم نت لا شد.
امروز بیقرارانه بزرگ بودنت را به رخ می کشی
الان که هیچ چیز ندارم ؛
به جز آغوش گرم ساز غمگینم
تو ملودی نفرتی بودی که میان نتهای سمفونی عاشقی بهار
ساز مرا نا امید کردی
تو خودت هم شکست خوردی ،
من تمام لحظه هایم نت لا شد.
ارسال شده در: , ارسال نظر